من در روستای اشلق از توابع آذربایجان شرقی اطراف شهر میانه به دنیا آمدم. روستای کوچک مامردمانی زحمتکش با روحی سالم و صفاتی انسانی داشت. اکثر آنها به کشاورزی اشتغال داشتند اما نکتهی جالب اینجاست که بسیار اهل مطالعه و آگاه بودند.
پدرم کشاورزی میکرد اما در این حال کسب و کاری برای خودش داشت و مدیر عامل تعاونی روستا بود. پدرم تا ۶ ابتدایی خوانده بود اما عشق و علاقه شدیدی به علم و سواد داشت. قاری قران بود، مداح اهل بیت بود، و عاشق شعر حافظ و سعدی بود. من بخش عمدهای از مسیر زندگی خود را مدیون نوع نگاه و تربیت خاص پدرم هستم. نکته مهمی که از پدرم آموختم درست کار کردن و صادق بودن در کار بود. آن دوران بچهها از همان کودکی کار میکردند و من هم از این قاعده مستثنا نبودم کاسبی و پول درآوردن را در همین سیستم کوچک یاد گرفتم.
من درس خوان نبودم اما واقعیت این بود که درس نخواندن من، دلیلی بر بی رغبتی من به کسب علم و دانش نبود. کاملا برعکس، من واقعا عاشق مطالعه بودم به طوری که در همان دوران ابتدایی تعداد بسیار زیادی کتاب داشتم و این چالش همیشگی من با خانوادهام بود که میگفتند تو که انقدر علاقه بهخواندن داری چرا درسهایت را نمیخوانی؟… به هر زحمتی بود دیپلم خود را در رشته ریاضی کسب کردم. اما در کنکور در دو رشته قبول شدم، در دانشگاه آزاد مهندسی صنایع و در دانشگاه پیام نور رشته مدیریت پذیرفته شدم. من وارد رشته مدیریت شدم، اما تا سالهای آخر دانشگاه مدیریت برایم شناخته نشده باقی مانده بود.
در سال آخر دانشگاه مبحث مدیریت برایم جذاب شده بود. به این دلیل که در محیط کار لمس کرده بودم و کارایی آن را تجربه نمودم بنابراین مطالعه متمرکز را روی مدیریت شروع کردم، اواخر سال ۷۴ من وارد کاری شدم در حوزه آموزش که مسیر شغلی آینده مرا تعیین کرد. علاقه شدید من به درس خواندن باعث شد که در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران پذیرفته شدم. در دوره ارشد با دکتر الوانی ارتباط بسیار خوبی داشتم و بهترین نمرهها را از ایشان گرفتم. به هر حال بعد از مشقتهای فراوان کار با جدیت و با تکیه بیشتری بر آموزشهای مدیریتی آغاز شد.
در ایران دوره مدیریت MBA درسطح کارشناسی ارشد اجرا میشد اما نیاز مخاطبانی را که در حوضه کسب و کار فعالیت میکردند را بر طرف نمیکرد، MBA کاربردی حرفهای در واقع جوابی به این نیاز بود.
با تحقیق و مطالعه در این زمینه بنیانگذار دوره مدیریت MBA کاربردی در کشور شدیم، ابتدا با اسم موسسه پیشروان مدیریت فردا و بعدا به اسم موسسه آموزش عالی بهار کار را ادامه دادم. در طول این چند سالی که کارم را شروع کردم تاکنون بیش از ۱۶۲ دوره MBA و ۴۸ دوره DBA و صدها سمینار و کارگاه در حوزههای تخصصی مدیریت برگزار کردهایم …
اکنون با دانشگاههای بسیاری در سراسر کشور و جهان در ارتباط هستیم دورههـای مشترک با دانشـگاههای اروپـائـی از جملـه Lulea سوئــد، Algarve پرتغال، FHM آلمان، NEBRIJA اسپانیا برای برگزاری دورههای تخصصی مدیریت post DBA , MBA, DBA و Phd میباشد. دانشکده مدیریت دانشگاه تهران”
MBA موجب بالا رفتن اثر بخشی و کارایی افراد در هر پست و مقامی میشود. در واقع MBA قادر است مهارتهای عمومی مدیریتی افراد را ارتقاء دهد برنامهریزی کند، و سازماندهی و کنترل سازمان را در فرد افزایش دهد و اینها مسائلی است که تأثیر بسزایی در ارتقاء سطح زندگی دارد. در آماری که توسط موسسه تهیه شده ۸۴٪ تغییر نگرش را تائید کرده بودند و این تغییر نگرش یعنی همه چیز.
زمانی بود افراد مایل بودند رشتهای بخوانند که بتوانند در سازمانی استخدام شوند اما اکنون میخواهند رشتهای بخوانند که سازمانها دنبال آنها باشند.
این دورهها برای بیشتر اشخاص مفید است. اما اشخاصی هستند که گذراندن این دورهها برایشان ضروری است، به هر حال MBA علم روز است.
من ادعا نمیکنم که تدریس و دورههای ما دقیقا مانند خارج از کشور است. اما میدانم که به دیدگاه مورد نظر نزدیک شدهایم و با جرأت ادعا میکنم که در ایران موسسهٔ ما موسسه بهار یکی از بهترین مراکزی است که این دورهها را ارائه میکند.
معتقدم اگر هر کس بتواند مسیر زندگی خود را درست انتخاب کند این مسیر میتواند در اجتماع و جاهای دیگر اثر خود را بگذارد و این راهی است که سعی کردم در تمام مسیر زندگیم رعایت کنم.
همواره میدانستم چون به کاری که میکنم اعتقاد دارم قطعا به نتیجه میرسد و اینگونه بود که رویای من به حقیقت پیوست.